• جمعه 21 دی 1403
  • الْجُمْعَة 10 رجب 1446
  • 2025 Jan 10
سه شنبه 12 بهمن 1400
کد مطلب : 152679
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/2kVYz
+
-

آینده فقط در  تهران روشن است

نگاهی به فیلم «بیرو»

یادداشت
آینده فقط در  تهران روشن است

حافظ روحانی،روزنامه نگار

شاید تجربه ساخت و نمایش «بیرو» برای تاریخ‌نگاران آینده سینمای ایران که روزی پیگیرتر از ما در جست‌وجوی جریانات سینمایی ایران باشند، جالب‌ باشد؛ یکی از معدود تجربیات در قالب درام ورزشی. درام ورزشی از آن دست قالب‌هایی است که بیشتر اخبار در اختیار خبرگزاری‌ها می‌گذارد تا آنکه به تولید فیلمی منجر شود و کم‌و‌بیش و به‌خصوص بعد از موفقیت یک تیم یا یک ورزشکار اخباری مبنی بر ساخت فیلمی براساس زندگی یا موفقیت آن چهره منتشر می‌شود بی‌آنکه هیچ‌گاه فیلمی ساخته شود و به نمایش درآید.
هر چند در سال‌های گذشته لااقل شاهد نمایش 2 فیلم بودیم که می‌شد آنها را ذیل درام ورزشی طبقه‌بندی کرد؛ «لاله» (اسدالله نیک‌نژاد، 1399) و «سونامی» (میلاد صدرعاملی، 1398). اما عدم‌موفقیت 2 فیلم در گیشه (با وجود همزمانی اکران 2 فیلم در زمانه همه‌گیری شدید کووید- 19) تا حد زیادی به یادمان می‌آورد که این قالب سینمایی چندان در ایران محبوبیت ندارد.
از طرف دیگر «بیرو» به یادمان می‌آورد که جریان محبوب فیلم‌های با موضوع مرکز و حاشیه همچنان از موضوعات محبوب در سینمای ایران است؛ مضمونی که هرازگاهی در اشکال مختلف و با رویکردهای گوناگون خوش‌بینانه یا بدبینانه ساخته می‌شود. بیرو را می‌توان ذیل فیلم‌هایی درنظر گرفت که به نسبت میان حاشیه و مرکز از منظری خوش‌بینانه نگاه می‌کند و شاید اتفاقاً از همین منظر مورد توجه بنیاد سینمایی فارابی قرار گرفته باشد؛ فیلمی که با دستورالعمل‌های حمایتی این نهاد همسویی دارد و از این نظر مورد پسند مدیران فرهنگی قرار می‌گیرد. اما فارغ از اینها جریان فیلم‌های با موضوع مرکز و حاشیه که معمولاً بر تعارض میان تهران و شهر یا روستایی دیگر بنا شده، همچنان در اشکال مختلف بازتولید می‌شود تا نشان دهد که تفاوت میان مرکز و حاشیه همچنان موضوعی کلیدی در فرهنگ ایران است.
به‌نظر می‌رسد که ساخته جدید مرتضی‌علی عباس‌میرزایی، کوششی برای بازسازی زیبایی‌شناسی انیمه‌های ژاپنی به‌خصوص مجموعه محبوبی باشد که با عنوان «فوتبالیست‌ها» در ایران به
نمایش درآمد. لااقل در چندین صحنه از مسابقات فوتبال می‌توان این تمایل را به شکل جدی‌تر مشاهده کرد. اما فارغ از این دست کوشش‌ها که در قالب استفاده فراوان از جلوه‌های ویژه ممکن شده است تلاش کارگردان برای حذف نماهای عمل و در عوض خرد کردن فیلم به نماهای متعدد تا حد زیادی یادآور شکل محبوب انیمه‌های ژاپنی است که می‌توان به‌کرات در سریال‌های محبوب این جریان مشاهده کرد. با این‌حال اتخاذ این شیوه،  خرد کردن فیلم به نماهای عمدتاً بسته و گریز از نمایش نماهای باز باعث شده تا هیجان بازی فوتبال به سختی در فیلم احساس شود و دشواری کار شخصیت اصلی
 به سختی برای بیننده قابل لمس شود. از این نظر جز همان چند لحظه کوتاه که تکه‌هایی از مسابقه فوتبال به شکل مجموعه محبوب «فوتبالیست‌ها» به تصویر درمی‌آید، عمده لحظات فیلم به سختی تماشاگر را با فیلم همراه می‌کند. در واقع با وجود تعدد نماها، محدودیت نماهای باز و تکرار نماهای بسته، ضرباهنگ را از فیلم می‌گیرد و «بیرو» را- برخلاف پس‌زمینه روایی‌اش- کند می‌کند.
در نهایت به‌نظر می‌رسد که موفقیت «بیرو» بیش از پیش به تبلیغات وابسته باشد؛ تبلیغاتی که می‌تواند به تماشاگران علاقه‌مند به فوتبال نشان دهد که قرار است مسیر موفقیت یک فوتبالیست واقعی را ببینند. به این امید که این فیلم طلسم عدم‌موفقیت فیلم‌های منتسب به درام ورزشی را بشکند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید